فهرست مطالب

نشریه صنایع الکترونیک
سال چهارم شماره 3 (پیاپی 14، پاییز 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/08/22
  • تعداد عناوین: 8
|
  • علی شاه حسینی، سجاد محمدیان سیاهکلرودی، رحیم فائز صفحه 5
    در این مقاله ترانزیستور نانو لوله کربنی با نواحی سورس و درین کم غلظت را با استفاده از روش توابع گرین غیرتعادلی در یک بعدشبیه سازی کرده ایم.ترانزیستور نانولوله کربنی که در نزدیکی اتصالات سورس و درین آن نواحی کم غلظت در نظر گرفته ایم، اصطلاحا ترانزیستور LDDS-CNTFET نامیده می شود. در بخشی از این مقاله تاثیر تغییر قطر نانولوله را بر روی رفتار این نوع ترانزیستور مورد بررسی قرار داده ایم. با اعمال این تغییرات مشاهده می شود که با افزایش قطر نانولوله جریان حالت روشن افزایش یافته ولی نسبت جریان حالت روشن به حالت خاموش کاهش یافته و زمان تاخیر افزاره نیز کاهش می یابد. همچنین با تغییر یاد شده حساسیت جریان نشتی و تاخیر و حاصل ضرب توان در تاخیر افزاره همگی نسبت به میزان غلظت سورس و درین کاهش می یابد.
    کلیدواژگان: سورس و درین کم غلظت، توابع گرین غیرتعادلی(NEGF)، نسبت جریان حالت روشن به حالت خاموش، حاصل ضرب توان در تاخیر(PDP)، _ زمان تاخیر
  • سینا داراب ملک آبادی، حسین میارنعیمی، بیژن ذاکری صفحه 13
    این مقاله یک تقسیم کننده توان ویلکینسون سه بانده که می تواند توان ورودی را بین پورت های خروجی با نسبت تقسیم نابرابر تقسیم کند ارائه می دهد. آنالیز و طراحی ساختار پیشنهادی مبتنی بر تئوری خط انتقال انجام می گردد. ساختار پیشنهادی از یک تقسیم کننده توان ویلکینسون استفاده می کند که شاخه های ربع طول موج آن با ساختار T شکل که در 3 فرکانس مختلف مانند خط انتقال ربع طول موج رفتار می کند جایگزین می گردد. برای ساختار T شکل نسبت دو فرکانس اول و دوم قابل انتخاب است در حالی که فرکانس میانی به سبب شکل فیزیکی ساختار در واقع میانگین دو فرکانس دیگر است. برای تایید صحت عملکرد ساختار پیشنهادی یک تقسیم کننده برای تقسیم توان ورودی با نسبت 1:3 طراحی و ساخته شده است که می تواند در فرکانس های 2/1،7/2 وGHz 4/2 عمل نماید. ساختار ایجاد شده و تخمین زده شده نشان می دهد که تطبیق خوبی بین اهداف طراحی، نتایج تخمین و شبیه سازی وجود دارد.
    کلیدواژگان: تقسیم کننده ی توان ویلکینسون نابرابر، تقسیم کننده ی 3 فرکانسی، ماتریس انتقال، ساختار T شکل
  • محمدحسین رفان، عادل دمشقی صفحه 19
    سامانه مکان یاب جهانی اطلاعاتی را از سرعت، زمان و مکان برای کاربران خود فراهم می کند. دقت مکان یابی این سامانه تحت تاثیر خطاها مناسب نیست، از این رو از سامانه مکان یاب تفاضلی بر مبنای فاکتورهای تصحیحاتی استفاده می شود. این سامانه از ایستگاه مرجع و کاربر تشکیل شده است. اگر در سامانه ی مکان یاب تفاضلی هر دو ایستگاه مرجع و کاربر، سیگنال ها را از ماهواره های مشابه ای دریافت کنند، منابع و مقادیر خطای مکانی در دو ایستگاه تقریبا نزدیک به هم خواهد بود. در این حالت می توان از فاکتورهای خطای مکان مرجع برای جبران خطای ایستگاه کاربر استفاده کرد. ایستگاه های مرجع و کاربر با استفاده از نرم افزار و سخت افزار طراحی شده، پیاده سازی شدند. تست های عملی و شبیه سازی نشان دادند که دقت مکان یابی سامانه 6/0 متر است. فاکتورهای خطای مکان مرجع توسط مدل ماشین بردار پشتیبان برای چند ثانیه آینده پیشگویی شد. این امر به منظور جبران تاخیرهای ناشی از پردازش گیرنده، ارسال، دریافت و اعمال مقادیر تصحیحاتی و همچنین فقدان سیگنال است. مدل ماشین بردار پشتیبان به دلیل عدم نیاز به بهینه سازی پارامترهای مختلف دارای دقت و سرعت بالایی است، بنابراین از این مدل در ساختار سامانه طراحی شده استفاده گردید. این مدل فاکتورهای خطای مکان مرجع را با دقت 2/0 متر پیشگویی کرد.
    کلیدواژگان: DGPS، RTDGPS، فاکتور خطای مکان مرجع، SVM
  • محمد رزاقی، آزاد محمدی صفحه 31
    در این مقاله به بررسی انتشار پالس نوری بسیار باریک و اثر تغییرات در طول افزاره و انرژی ورودی در موجبرهای فوتونیکی مبتنی بر سیلیکون پرداخته شده است. اثرات غیرخطی حاکم بر انتشار پالس نوری در افزاره های سیلیکونی در حوزه های زمان و فرکانس بسیار مهم و درنظر گرفت آنها الزامی است. از جمله این اثرات غیرخطی می توان به جذب دو فوتون، جذب حامل های آزاد، کر و پهن شدگی سرعت گروه اشاره کرد. در اغلب تحقیق های انجام شده از اثر پهن شدگی سرعت گروه صرف نظر شده است. در این تحقیق همه اثرات غیرخطی از جمله پهن شدگی سرعت گروه در نظر گرفته شده است. نشان داده شده است پهن شدگی سرعت گروه اثرات غیرخطی را تشدید می کند و در هر دو حوزه زمان و فرکانس اعوجاج قابل توجهی را در پالس عبوری ایجاد می کند. در این مقاله برای حل معادلات از روش عددی حوزه زمان مبتنی بر روش انتشار پرتو استفاده شده است. نتایج مشاهده شده در این تحقیق در تطابق مناسبی با نتایج تحلیلی گزارش شده است.
    کلیدواژگان: جذب دو فوتون، روش عددی حوزه زمان مبتنی بر روش انتشار پرتو، پهن شدگی سرعت گروه، جذب حامل های آزاد، افزاره های سیلیکونی فوتونیکی، کر
  • غلامرضا اکبری زاده، معصومه رحمانی صفحه 37
    در این مقاله یک روش قطعه بندی جدید مبتنی بر خوشه بندی طیفی خودتنظیم شونده برای تصاویر ماهواره ای SAR ارائه شده است. از این روش می توان به عنوان پیش پردازشی جهت انجام کاربردهای پیشرفته تری چون بازیابی تصاویر، ردگیری و تشخیص اشیا و غیره بهره برد. در این روش، ابتدا تصویر از لحاظ کمیت شدت روشنایی توسط الگوریتم mean-shift قطعه بندی می شود و به دنبال آن با استفاده از ویژگی های بافت قطعات و از روش خوشه بندی طیفی خودتنظیم شونده عمل ادغام قطعات صورت می گیرد. استفاده از چندین نماینده بافت برای هر قطعه که توسط الگوریتم خوشه بندی سلسله مراتبی بدست می آیند، سبب شده تا نتایج این روش با بهترین الگوریتم های قطعه بندی موجود قابل رقابت باشد. از دیگر ویژگی های این روش استفاده نکردن از اطلاعات مکانی برای عملیات قطعه بندی است. یکی از کاربردهای بسیار مفید روش پیشنهادی، قطعه بندی و متمایز نمودن بافت هر ناحیه از هر تصویر SAR است. نتایج شبیه سازی و آزمایشات انجام شده توسط این الگوریتم بر روی دو نوع از تصاویر حقیقی SAR یکی شامل تصاویر POLSAR و دیگری شامل تصاویر حقیقی تک بانده SAR ارائه شده است. این نتایج بیانگر قدرت روش پیشنهادی در قطعه بندی و توصیف بافتهای مختلف در تصاویر حقیقی SAR بوده و کمتر تحت تاثیر شدت نویز Speckle در تصاویر SAR خواهد بود.
    کلیدواژگان: قطعه بندی، خوشه بندی سلسله مراتبی، تصاویر ماهواره ای، خوشه بندی طیفی خودتنظیم شونده
  • مریم ایمانی، حسن قاسمیان صفحه 46
    استخراج ویژگی در تحلیل و طبقه بندی تصاویر ابرطیفی، اهمیت ویژه ای دارد، چراکه علاوه بر بهبود طبقه بندی، سبب کاهش پیچیدگی محاسباتی خواهد شد. روش های استخراج ویژگی نظارت شده ای مثل تحلیل تمییز خطی (LDA) به دلیل مشکل منفرد بودن ماتریس پراکندگی درون کلاسی، دارای کارایی خوبی در نمونه های آموزشی محدود نیستند. به علاوه تعداد ویژگی های استخراج شده توسط آن ها حداکثر برابر تعداد کلاس ها منهای یک است. استخراج ویژگی وزن دار غیر پارامتریک (NWFE) این مشکلات را حل کرده، ولی به شدت دارای پیچیدگی محاسباتی بالایی است. در این مقاله، یک روش استخراج ویژگی نظارت شده غیرپارامتریک پیشنهاد شده است که علاوه بر حل مشکلات ذکر شده در روش های استخراج ویژگی LDA و NWFE، دارای کارایی بهتری نسبت به آن ها در طبقه بندی تصاویر ابرطیفی می باشد. روش استخراج ویژگی پیشنهادی با سه روش استخراج ویژگی نظارت شده ی معمول مقایسه شده و نتایج آزمایش ها بر روی سه داده ی ابرطیفی واقعی، نشان دهنده ی کارایی مناسب روش پیشنهادی می باشد.
    کلیدواژگان: طبقه بندی، تصاویر ابرطیفی، نمونه ی آموزشی محدود، استخراج ویژگی
  • پیمان نادری صفحه 59
    سیستم تولید پراکنده مرکب از سیستم ابررسانای ذخیره سازانرژی(SMES) و سیستم فتوولتائیک، در اینپژوهش ارائه گردیده است. هر دو منبع تولید انرژی، به یکدیگر متصل گردیده و توان کشیدهشده از هریک، توسط مبدلها و کنترل کننده های لازم تنظیم می گردد. به نحوی که سیستمذخیره ساز قابلیت شارژ شدن از طریق سیستم فتوولتائیک و همچنین شبکه سراسری را دارا بوده و همچنین تزریق انرژی به شبکه سراسری با مشارکت هر دو منبع به نحو کنترل شونده ای امکان پذیر می باشد. به همین منظور، سیستم فتوولتائیک از طریق یک مبدل DC/DC و سیستم ابررسانا از طریق یک چاپر سه سطحی دوطرفه، به یک اینورتر سه سطحی متصل بوده و خروجی اینورتر نیز پس از اتصال به فیلتر، به شبکه سراسری متصل می گردد. کنترل توان کشیده شده از سیستم فتوولتائیک از طریق کنترل مبدل DC/DC وکنترل ولتاژ لینک DC اینورتر از طریق کنترل چاپر سه سطحی انجام شده است. کنترل توان های اکتیو و راکتیو تزریقی به شبکه نیز از طریق کنترل امواج مدولاسیون اینورتر، فراهم شده است. ارائه ساختار جدید منبع تولید پراکنده و همچنین الگوریتم های کنترلی مطروحه که برای اولین بار در این مقاله مطرح گردیده، از نقاط قوت این تحقیق است. در پایان، نتایج شبیه سازی، توانایی ساختار. کنترل کننده های پیشنهادی را اثبات می کند.
    کلیدواژگان: اینورتر سه سطحی، چاپر سه سطحی دوطرفه، سیستم ابررسانای ذخیره ساز، کنترل توان تزریقی، سیستم فتوولتائیک، الگوریتم سویچینگ چاپر
  • محدثه فداییان صفحه 69
    امروزه با رشد روز افزون صنایع و خدمات و گسترش فناوری اطلاعات، به کارگیری نرم افزارهای ERP در شرکت ها و سازمان ها افزایش یافته است. اما سیستم های ERP به پیچیدگی، پیاده سازی مشکل و هزینه بر و دشوار بودن جهت یادگیری کاربران شهرت دارند. نکته مهمی که وجود دارد، این است که بیش از 80 درصد از هزینه های کلی سرمایه گذاری یک سیستم ERP به فعالیت های نگهداری آن مرتبط است. یکی از فاکتورهای اصلی که بر قابلیت نگهداری این سیستم تاثیر می گذارد، کیفیت مستندسازی در سیستم و میزان کاربرد آن توسط کاربران است. از طرفی به سبب این که سیستم ERP در مراحل پیاده سازی خود دستخوش تغییرات بسیاری می گردد، نیاز است برای سامانه مستندسازی آن سطح مناسبی از هوشمندی در نظر گرفته شود تا تغییرات مورد نیاز بر روی مستندات را تا حدودی به طور پویا کشف و اعمال نماید. پیشکارهای نرم افزاری هوشمند به عنوان بخشی از یک نرم افزار، می-توانند گزینه مناسبی برای اینگونه مستندسازی پویا محسوب گردند. در این مقاله، بر اساس دیدگاه مبتنی بر پیشکار، معماری پیشنهاد می شود که با تکیه بر چندین پیشکار مستقل ولی همکار، به مستندسازی پویا در سیستم های ERP کمک می نماید. نتایج ارزیابی نشان می دهد که معماری ارائه شده قابل بکارگیری است، از مستندسازی پویا پشتیبانی می کند و ضوابط یک معماری مبتنی بر پیشکار را دارا است.
    کلیدواژگان: معماری مبتنی بر پیشکار، (Enterprise Resource Planning)، مستندسازی پویا، سیستم ERP